در دهههای اخیر خصوصیسازی آموزش عالی در ایران به دو صورت رشد خصوصیسازی آموزش عالی دولتی و ورود بخش خصوصی به آموزش عالی توسعه یافته است. این پژوهش با توجه به لزوم همگام بودن توسعه کمی و کیفی، با هدف شناسایی الزامات خرد توسعه کیفی خصوصیسازی آموزش عالی در ایران انجام شد چکیده کامل
در دهههای اخیر خصوصیسازی آموزش عالی در ایران به دو صورت رشد خصوصیسازی آموزش عالی دولتی و ورود بخش خصوصی به آموزش عالی توسعه یافته است. این پژوهش با توجه به لزوم همگام بودن توسعه کمی و کیفی، با هدف شناسایی الزامات خرد توسعه کیفی خصوصیسازی آموزش عالی در ایران انجام شد. روش آمیخته اکتشافی برای این پژوهش انتخاب شد. در بخش کیفی از مصاحبه و گروه کانونی و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 71 گویه در 8 بعد اصلی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. ضریب پایایی پرسشنامه در بخش وضعیت مطلوب برابر با 947/0 و در بخش وضعیت موجود برابر با 95/0 به دست آمد. نمونه این پژوهش مشتمل بر 103 نفر از متخصصان و صاحبنظران آموزش عالی و دست اندرکاران آموزش عالی خصوصی کشور بود. الزامات خرد توسعه کیفی خصوصیسازی آموزش عالی در 8 بعد شناسایی و میزان اهمیت آنها(وضعیت مطلوب) و میزان توجه به آنها(وضعیت موجود) در فرآیند توسعه کیفی خصوصیسازی آموزش عالی مورد بررسی قرار گرفت. اکثریت این الزامات از نظر میزان اهمیت متوسط به بالا و میزان توجه متوسط به پایین در توسعه کیفی خصوصیسازی آموزش عالی برخوردار بوده اند. در نهایت راهکارهایی جهت توسعه کیفی این فرآیند در نظام آموزش عالی کشور پیشنهاد شده است.
پرونده مقاله
یکی از پیشرفتهای نوظهوری که در حیطه آموزش الکترونیکی اهمیت چشمگیری یافته، دورههای آموزش آنلاین فراگیر (موک) است. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت آموزش مبتنی بر موک در سیستم آموزش عالی ایران، شناسایی چالشها و ارایه راهکارها انجام گرفت. این پژوهش از نوع ترکیبی چکیده کامل
یکی از پیشرفتهای نوظهوری که در حیطه آموزش الکترونیکی اهمیت چشمگیری یافته، دورههای آموزش آنلاین فراگیر (موک) است. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت آموزش مبتنی بر موک در سیستم آموزش عالی ایران، شناسایی چالشها و ارایه راهکارها انجام گرفت. این پژوهش از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) است و به صوت متوالی انجام گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی اعضای هیآت علمی دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند که تعداد 11 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی کاربران دوره موک در سال تحصیلی 94-95 با حجم 400 نفر بودند که با توجه به جدول کرجسی – مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی ساده 196 از آنان انتخاب شدند. ابتدا با استفاده از مصاحبه، اطلاعاتی در خصوص چالشها و راهکارهای پیش رو از شرکت کنندگان گروه اول (اعضای هیات علمی) گردآوری شد و سپس با روش کدگذاری سه مرحله ای، گویه ها استخراج گردید. در مرحله دوم با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته (با پایایی 89/0 = α) وضعیت دورههای موک از نظر 196 کاربر این دورهها و با استفاده از آزمون فریدمن بررسی گردید. نتایج نشان داد چالشها در حیطههای مسائل آموزشگاهی و سازمانی، مسائل مدیریتی، مسائل فناورانه، مسائل روش تدریس و آموزش، مسائل طراحی واسط کاربری، مسائل پشتیبانی منابع و مسائل ارائه منابع و ارزیابی قرار دارند. همچنین برای تحقق آموزش مبتنی بر موک راهکارها در حیطههای علمی – حرفه ای، فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریتی و پشتیبانی منابع و طراحی، اجرا و ارزشیابی شناسایی شدند. در نهایت بررسی وضعیت آموزش مبتنی بر موک در آموزش عالی کشور نشان داد که ضعف و مشکلات مشهودی در این زمینه وجود دارد.
پرونده مقاله